اینهمه دم از مهدی زدن ...
اینهمه بیابیا آقا گفتنها ...
اما در عمل هیچ کس قدمی برای کسب رضایتش بر نمیدارد
در عمل هیچ کس به فکر غصه های دل او نیست
در عمل هیچ کس دوستش ندارد
در عمل هیچ کس غصه تنهایی و غربتش را نمیخورد ...
در حیرتم از کسانی که از اسلام و دین فقط ظاهرش را دریافته اند ...
در حیرتم از آنها که ندبه هم میخوانند و داد میزنند و آقا بیا میگویند اما لحظه ای از ذهن
نمیگذرانند که این آمدن زحمت کشیدن میخواد
خون دادن میخواد
جهاد میخواد
مهم تر از همه تزکیه نفس و صالح شدن میخواد ...
اگر حضرت صاحب الزمان تشریف بیاورند از ماها نمی پرسند که چقدر درس خوندی چقدر
ثروت داری چقدر دنیا داری یا حتی چقدر آخرت داری بلکه می پرسند که :
چقدر در مکتب ما اهل شده ای ؟
اصلا طریق اهلبیت علیهم السلام طریق سیر و سلوکه تزکیه نفسه
در آیات قرآن دقت کنید ...تزکیه رو حتی مقدم بر تعلیم شمرده ...
همه اهلبیت علیهم السلام هم سیر داشته اند
زینب کبری رو نگاه کنید چه سیر عظیم و عجیبی داشته در کربلا ...
کربلا هم اشارته
وگرنه بقول سید شهیدان اهل قلم :
چه بخواهی چه نخواهی راه من و تو از کربلا میگذرد ...
امام حسین علیه السلام هم سیر داشتند ...منتهی سیر اهلبیت فوق درک ماست
اما این جمله که تا میگوییم مثل اونها باشید گفته میشه اون علی بود ...اون حسین بود ...
اون فاطمه بود ...ما که عباس نمیشیم ...علی اکبر نمیشیم ...رقیه نمیشیم ...
بله نمیشیم خدا هم میدونست نمیشیم اما تو کلام خودش آورده :
در رسول الله برایتان الگو و اسوه حسنه ای هست
پس شدنیه که خدا آورده
اما متاسفانه حالش رو نداریم تا حرکت کنیم
اما اینو یقین داشته باشید تنها مسئله ای که زمینه سازی میکنه برای ظهور حضرت ولیعصر
فقط همین تزکیه نفسه ...
اگر هم ما از جامعه دوران بعد ظهور به دولت کریمه یاد میکنیم در سایه همین تزکیه نفوس
خواهد بود چنانچه از اون زمان به دوران شکوفایی اخلاق و تکمیل عقول یاد شده ...
اصلا اسلام راستین هم همینه ...و گرنه اینکه ما داریم اسلام نیست که ....
بیشتر قوانینش مطرود شده ...بخاطر مصالح پست و حقیر دنیایی خودمون اسلام رو ذبح
می کنیم ...متاسفانه !!!
و گرنه پیامبر اکرم خودشون فرمودند :
بعثت لاتمم مکارم الاخلاق
" برگزیده شدم تا خو یهای پسندیده را کامل گردانم ...سفینه البحار ج ?
و این یعنی همون تزکیه نفس...
راهی غیر از این هم نداریم همه ی راه همینه ...
همه هم این راه رو میروند اما بعضیها با غفلت سپری میکنند بعضی با آگاهی و توجه ...
مثل مسافرانی که مسافر شب باشند
در راهند دیگه ...اما تاریکی شب حجاب میشه و اصلا این حرکت رو احساس نمیکنند ...
همه رو یه روز میبرند ...خوشا بحال اونها که خودشون با اشتیاق به استقبال بروند ...
اول و آخر رضایت اهلبیت علیهم السلام هم همین راهه ...
باید این سیر رو گذروند
و چون راه خیلی سخت و خطرناکه و هزار دام ابلیس برسر راه گذاشته باید دست رو داد
به یک بلد راه ...
و سلم شد و تا آخر راه استقامت کرد
درسته سخته ولی زمانی این سختی به اتمام میرسه و از طرف ولیعصر عج الله خطاب
میرسه که طوبی لکم یا شیعتی ...
و تنها راه رستگاری بدست آوردن رضایت اهلبیت علیهم السلام ذر این راهه...
خلاصش این راه ...راه ساخته شدن و تربیت شدن برای امام زمان عج اللهه ...
شما تصور می کنید اون سیصد و سیزده نفر چطور میشن سیصد و سیزده نفر ؟
فقط در سایه مجاهدت و تزکیه نفس...
همه مطالب این پست و پستهای بعدی این وبلاگ صحبتهایی هست که در جمع بچه ها و
کلاسها گفته ام ...حرفهایی که خودم اول با تفکر در یافته ام بعد خودم عمل کرده ام ...
و حالا نتایج پانزده سال مجاهدت و تجربه پانزده سال این راهو رفتن ...دارم با قاطعیت
فریادشون میکنم...
حالا برای آقا عاشق میخوام
برای غریب ترین وجود عالم مظلومترین وجود عالم تنهاترین و بی کس ترین وجود عالم ...
فراخوان عاشقی میدم ....
هر کس یا علی بگه حقیر هم تا آخر راه در خدمتش خواهم بود ...فقط ازش یه سلم میخوام
و بعد بدون کوچکترین ادعا و توقعی تمام راه رو در خدمتش خواهم بود ...
حالا برای غربت اون کمک میخوام ...و فریاد میزنم ...
هل من ناصر ینصرنی
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
هر که دارد ...درد غربت مهدی بسم الله
هر که دارد .....سوز هجران مهدی بسم الله
هر که دارد .......عطش دیدار مهدی بسم الله
هر که دارد ..........هوای دیدن اون خنده ی خوشگل شاهمونو بسم الله ...
... چی بگم که شاهنشاه عالمی و غریبی ...وای بر ما آقا وای بر ما....